۱-وقتی ددلاین دارید و دانشجوی فوق یا دکترا درخارج(!) هستید و تنها هستید، چه غذایی میخورید؟
۲-بلال کباب میکنم، ذرت آب پز میکنم، اوت میل درست میکنم ماکزیمم با شیر، به سبزی سس رنچ میزنم و میخورم فکر میکنم کاهوست، نان و پنیر میخورم. تروپیکانا میخورم و نگرانم که وقتی تمام شد چه کنم. و هی در یخچال میروم میبینم چیزی ندارم.
۱- خب چرا به خرید نمیروی؟
۲- چون ددلاین دارم! میفهمی؟ استاد دارم که باید ازم راضی باشد و قند در دل آب کند که من شاگردش ام.
۱- وقتی غذایت تمام شد چه میکنی؟ از گشنگی میمیری؟
۲- تقریبا بله. با آب و اوت میل ادامه میدهم. اوت میل هیچ وقت تمام نمیشود. و در نتیجه اگر از یکسانی تغذیه نمیرم، از گشنگی نمیمیرم.
۱-دیگر چه کار میکنی؟
۲-دیگر هیچی، مینشینم صبح تا هروقت که بکشد مغزم.
۱- حالا محمود اگه بخواهد بیاید سازمان ملل چه؟
۲- سعی میکنم بخش فکر کردنی را به آن وقت بیاندازم بروم جلوی سازمان ملل فکر کنم.
۱-چیز دیگری داری بخواهی بگویی در شرح حال یک دانشجوی مثل خودت؟
۲- نه دیگر. فقط اینکه تنها ساپرت آدم هایت است که میماند در این شرایط.
پ.ن. خیلی پیام اخلاقی خوبی داشت، نه؟ :دی
پ.ن. من به کامنت های پست قبل باز خواهم گشت بعد از ددلاین ها. موضوع همچنان باز است.