خوشحالم که دلم برايت تنگ می شود..خيلی خوب است که کسی را داشته باشی که دلت برايش تنگ شود..خيلی خوب است که دلت برايم تنگ می شود..خيلی خوب است که هستم..هوم..دلتنگ می شويم..خوشحاليم که هم را داريم که دلمان تنگ شود..خوشحاليم که چقدر خوبی داريم که دلمان برايشان تنگ می شود..آدم که دلش برای چيز های بد تنگ نمی شود..ببين چقدر خوبيم که دلتنگ می شويم
خوشحاليم که روز های خوشحالی خواهيم داشت..آغوش های گرم و مهربان همراه..و آن همه نقشه و رويا که هی داريم می پرورانيم آگاه و نا آگاه تا وقتش برسد.. فکر کن که نداشتيم..اين دليل کمی برای خوشحالی عميق نيست..حالا گيرم که ما را صبر بايد! خب بعله! هرکه طاووس خواهد، جور هندوستانش را هم می کشد
بيا کمک کنيم که دلتنگی هامان را بسازيم..فرار نکنيم از بودنش.. اذعانش.. بگذاريم دلتنگی ها بسازند برايمان..بسازندمان. رشدمان دهند و بالنده اش کنند
..
بيا نترسيم از دلتنگ شدن هامان
پ.ن. به مفهوم دقت شود! اصلاً به ادبيات اين نوشته دقت نشود که خيلی خنده است! بعله ام