Wings of Desire :-)
11.9.09
آسمان همه جا اصلاً هم يک رنگ نيست
امروز هوا سرد شد..الان دو صبح است و باران می آيد..اينجايی ها می گويند پاييز شروع شد. همان پاييزی که آن فيلم هاليوودی را که سال ها پيش ديدم و در منهتن بود، خواستم که در پاييز نيويورک باشم..و حالا! هشت نه سالی می گذرد فکر کنم..اما..آدم هرجا که باشد، دلش همراهش است، و دل آدميزاد، درست است که پاييز و شهر خواستنی اش را می خواهد، دلدار می خواهد..يار می خواهد..دوست می خواهد
آسمان همه جا اصلاً هم يک رنگ نيست..اما رنگ دل را اگر بگويی، زير هر آسمانی که باشی، فقط يک چيزمی تواند تغيير دهد، آن هم مهر است. رنگ آسمان، اصلاً هم جذب دل نمی شود. خيلی که نزديک شود، عبور می کند



6 Comments:
Anonymous Anonymous said...
سهراب نیستم و پدرم تهمتن نبود. اما زخمی در پهلو دارم زخمی که به دشنه ای تیز پدر برایم به یادگار گذاشته است
هزار سال است که از زخم من خون می چکد و من نوشدارو ندارم
پدرم وصیت کرده است که هرگز برای نوشدارو برابر هیچ کی کاووسی گردن کج نکنم و گفته است که زخم در پهلو و تیر در گرده خوشتر تا طلب نوشدارو از ناکسان و کسان زیرا درد است که مرد می زاید و زخم است که انسان می آفریند.
پدرم گفته قدر هر آدمی به عمق زخمهای اوست. پس زخمهایت را گرامی دار.زخمهای کوچک را نوشدارویی اندک بس است تو اما در پی زخمی بزرگ باش که نوشدارویی شگفت بخواهد و هیچ نوشدارویی شگفت تر از عشق نیست . ونوشداروی عشق تنها در دستان اوست
او که نامش خداوند است
پدرم گفته بود که عشق شریف است و شگفت است و معجزه گر.
اما نگفته بود که چقدر عشق نمکین است و نگفته بود او که نوشدارو دارد دستهایش این همه از نمک عشق پر است و نگفته بود که او هر که را دوست تر دارد بر زخمش از نمک عشق بیشتر می پاشد
زخمی بر پهلویم است و خون می چکد و خدا نمک می پاشد .من پیچ می خورم و تاب می خورم و دیگران گمانشان که می رقصم.من این را دوست دارم زیرا به یادم میآورد که سنگ نیستم چوب نیستم که انسانم....
پدرم وصیت کرده است و گفته است:از جانت دست بردار از زخمت اما نه. زیرا اگر زخمی نباشد دردی نیست و اگر دردی نباشد در پی نوشدارو نخواهی بود و اگر در پی نوشدارو نباشی عاشق نخواهی شدو عاشق اگر نباشی خدایی نخواهی داشت......
8 mede west

Anonymous حجت said...
سلام
خیلی دوست داشتم که حضورا خداحافظی میکردم ولی خب نشد .

به هر حال امیدوارم هر جا ک هستی موفق باشی .

این روزهای دلتنگی هم مطمئنم بزودی میگذره و فصل جدیدی از زندگی رو شروع می کنی

Anonymous peji said...
آنچه استحقاق نگرانی و تشویش را داشته باشد هرگز وجود ندارد (افلاطون


jaee ke erade va hadaf hast gham o andooh rahii nadare. (peji)
shaad bashi!...

Blogger Unknown said...
ghosse nakhor dokhmale koochooloo...bia baghale khodam...

Blogger Nazanin said...
@ Shabnam: umadam..hugs

Anonymous sani said...
:X