نشسته بودم كه دیدم هم اتاقی معروف به اسبم، اومد تو اتاق و گفت
NasZi, this is for you.
منم تعجب کردم کلی. چیزی سفارش نداده بودم از آمازون. روشو نگاه کردم دیدم آدرس فرستنده نداره. بعد بازش کردم دیدم گلناز ه. الان پنج سال میشه از دوستیمون. و من خیلی خوشحالم كه اون روز برفی از سایت باهم برا اولین بار رفتیم قدم زدیم. تنهایی. بعد زمان كه گذشت، پخته تر شد..به قول یارو گفتنی، داره دم میکشه. بعد تر ها تصمیم گرفتیم با هم دوست بمونیم حتی وقتی من اومدم نیویورک و اون (تو) رفتی تورنتو. و هنوز داره دم میکشه.
و هنوز انقد سوییت ه كه خودشو برا من لوس میکنه مینویسه
"one of my so manyy best girl ferendd"
و برا خودش مینویسه
"your UNIQUE best ferend"
سوییت كه نه. پر رو! همون تخسی همیشگی كه توش(ت) بود، الان تو این چند خط داد میزنه.
خاطره زیاده. حضوری هم كه نه، اس ام اس و چت. حتی تلپاتی! یادته شعر خوندن و چت رو کاغذ سر کلاس فرهادی رو؟ در کل یادته چقدر پر رو بودی دیگه؟ من نگم بهتره. اس ام اس زدی به آریا كه این وحشی شده امروز رو من چایی ریخته؟ بعد گفت دلتم بخواد؟
مرسیییییییی! برا دفتر نه. برا حضورت. البته میدونم متوجه نمیشی از این چیزا. ولی خب دیگه! :دی خوش بین میمونم بهت شاید بازم پیشرفت کردی.
دوست دارم.
>>>>>>:******<<<<<<
پ.ن. هوی! پر رو نشیا! شترمرغ!
پ.ن. از این دفتر خفن هاس. اینم سایتش
age manam vasat az esfehan gaz beferestam enghad mano tahvil migiri?;)
berozam
:
:
:
:
:
:
:
:
Raziam az Golnaz babate sms i ke be Arya zad:D
miss you both >:D<