Wings of Desire :-)
26.9.08

برداشت اول: يک محله ی فقير اطراف کرج، بچه ها دور ماشين جمع شده اند، با سادگی تمام سلام می کنند...جوون تر ها
با تلخی و تمسخر می پرسند: دااش، ماشينت چند؟! من مشغول طراحی داخلی خانه ی جديد در خيال. يک سلام ديگر...

برداشت دوم: ظهر، جلوی بانک نمی دانم چه ی تجريش، يک کارگر شهرداری خواب بود، و ما خانه را معامله کرده بوديم.
خواستم از پشت عکس بگيرم، که ترسيدم اگر بفهمد ناراحت شود.

برداشت سوم: حالا، روز های آخر خانه باغ، معروفی پيانو می نوازد... و من به اين فکر می کنم که از اول تابستون تا يک ماه پيش، تقريباً هر بار از وليعصر پايين می آمدم، يک پروانه می آمد توی تاکسی..و من چه ذوقی می کردم که پروانه از من نمی ترسد..ديگر نيست. شايد برای خاطر پاييز است. به اينکه اين همه نا به سامانی در دنيا هست..و من کودک که بودم، دلم می خواست بروم در آفريقا و نگذارم مردم گرسنه باشند و به مردم چيز بياموزم.

کاش همه جا، هميشه، صلح و شادی باشد، نه جنگی، نه گرسنه کودکی، و نه تجاوز به حقی.

7 Comments:
Anonymous Anonymous said...
فکر کن همه جا صلح باشه و تجاوز به حقی نباشه! تو هنوز کودک نیسی؟!;)

Anonymous Anonymous said...
begam ya nagam?! ok miGam:1- too doreyee ke adamizaad az adamizaad farar mikone harki bashe zogh mikone ke parvaneh farar nemikone. 2- ta to havaset be parvaneh hast mibini behet migaan DaaAAAash pasho az khaab, khordan bordan tamoom shod,to migi pas sahme man koo?? migan ''pishoo borde'' pishoo kie?! hamon adamizade baghal dastit, ke taze ba koli mehrabooni mige akhey biaa man felan karo barat bokonam!!! injast ke SoHraB MIGE:"Dele khosh Siri chanD" :)) Na manfi baaf nistam ghor ham nemizanam amma NokTeH injast ke Hame az Boosh gerefte ta TO taa hameye onaye ke too afrighan mikhastano mikhan ke jang nabashe,gorosnegi nabashe va... Natijash shode iNn! Inaro vel kon hala vaghean Mashinetoon Chand?!!:D

Anonymous Anonymous said...
Omidvaram va doa mikonam.
Shad bashi va pisrooz

Anonymous Anonymous said...
shayad b khatre paeiz ba she na nazi?
upe ghashangi bod doste gole man...booooos

من دلم برای خونه باغها میسوزه

Blogger Nazanin said...
آريا، هستم!
--
علی، چرا دلت برای خونه باغ ها می سوزه؟

Anonymous Anonymous said...
یه جوری نوشتید آدم خیال می کنه شما در یکی از کاخهای نیاوران زندگی می کردید و از ولی عصر پایین می امدید.
از اینکه کلا تو هپروت سیر می کنی شدیدا نگرانم
الفیا