Wings of Desire :-)
21.4.08
در جايگاه قدرت بودن در روابط انسانی، روابط عاطفی انسانی را نمی فهمم. دقيقاً جايی که نمی خواهی به هيچ
وجه، قدرتی وجود داشته باشد، حتی برای خودت..نمی خواهی برای کسی غير از خودت تصميم بگيری.
نمی خواهی تصميماتت به کسی آسيبی برساند، حد اقل به کسی غير از خودت.
می بينی که اين جايگاه اينجا هم هست. اندوه که شاخ و دم ندارد.

---

می خواهم از همه جا بروم
بی حرف
بی چمدان

کوه
کوير
جنگل
زير آبشار

---

طبيعت از کودکی ديوانه وار مست و ساکتم می کرد. يادم هست..بکر و وحشی..بيش تر خودم می شوم. گاه کودک، گاه عميقاً آرام..نزديک به نازنين.

3 Comments:
Anonymous Anonymous said...
hich jaygahi be name ghodrat dar ravabete ensani vojud nadarad ..agar ensani ast ke ghodrat ra namayan sakhtan va fard garayi nadarad va agar ensani nist inha hastand ,,,va vaghti ham ke ensani nist ..vaghti ke sokhan az ahdafe fardi ast shayad rabete digar na tanha ensani nabashad balke rabete nabashad ..hamin ha hastand ke man ham nemifahmam ..

آخه طبیعت نازنینه

Anonymous Anonymous said...
nazanin...sakhte...ama vasash khoshhali!hamin kafie...va man midonam k mesle hamishe aram khai mand
دنیای کوچکی دارم
قلم هایم چند وقتی است
وارونه نقش زنی را حک می کنند
بی آنکه بدانم کیست یا کجاست !!؟
آنسان که دستانم چهره ی چروک کاغذی اش را می پیمود
خاطره کورم کرد ///
دنیای عجیبی دارم ....