Wings of Desire :-)
4.1.08


"خدا ميدونه تو اون روز چهل و سه غروبه چقدر دلت گرفته بوده..."

---

روزی اگر گريه ام را ديدی
گره بزن گيسويم را
پيش از آن که خزه ببندد از اشک،
. آن گاه به آبش بسپار
3 Comments:
Blogger Sina said...
قشنگ بود! تو هم خرابی که دختر!؟

Anonymous Anonymous said...
hmmm :)

Anonymous Anonymous said...
شاعران می فهمند
شاعران می گويند

گاهگاهی هم نه.
شاعران وارث آب و خرد و روشنی اند
يادگار غم ايام بلند
يادگار ترك آينه ها
يادگار چشمه
شاعران سر كوه چه مقامی دارند....

- واي !
چه پيچيده سخن می گويی؛
باز چه فكری داری؟ -

قرن ما شاعر اگر داشت هوا بهتر بود
قرن ما شاعر اگر داشت چه می دانستی
گل چه پر معنا بود
مردم كوچه ما
شعر اگر می خواندند
كه نه تنها ديوار
كوچه هم زيبا بود!
جای قانون جهانی
عشق اگر حاكم بود
همه شاعر بودند....

ـ آری ای كاش كه مي فهميديم
تو چه با ذوق سخن می گويی!

قرن ما روح اگر داشت
لطافت می داشت
چه بی معنا بود ، سرخی تنگ غروب،
سرخی دلتنگی
قرن ما عشق اگر داشت
چه راحت می شد
سهم دل را به همه مي داديم
و چه زيبا می شد! پيش هم می مانديم
آری آری
قرن ما عشق اگر داشت،
لطافت می داشت ،
قرن ما روح اگر داشت
همه شاعر بودند....

- كاش كه شاعر بودم...