شب هايی که آسمان را
خوابی نيست
باد و
برگ و
باران
نگاه ها به تلاقی شاخه ها با آسمان
لای پنجره را باز بگذار
لمس سرمای زمستان را دوست دارم
در کنار
گرمايی که تو می آفرينی
درخت سيب است انگار
مهتاب
و باد
کمی ديگر خورشيد می زند
خورشيد زمستان
به سلامتی تو، نور می نوشيم...نور!
پ.ن. خورشيد و سرمای زمستان..چه چيز ها که از شما نمی آموزم.. سپاس بودنتان را که هستيد.
و ار فلک خون خم که جوید باز
هر که چون لاله کاسه گردان شد
زاین جفا رخ به خون بشوید باز
....
nur benushim be pase shabane mehranei ke barayeman be yadegar minahand...
darsato khob bekhon vaseye manam ye doaei bekon sare aghl biam beshinam in terme akhari la aghal ye zare dars bekhonam!