زيبايی بهار را نمی تواند ببيند، در حالی که چشم هايش خوب می توانند ببينند، و از اين که می داند چيزی هست که می تواند زيبا ببيند و نمی بيند، بيش تر
می شکند، له می شود.
تماشای يک وجب چمن، يک برگ، چنان به وجدش می آورد که گويی جهان، همه بهار است و بهار همه جهان.
گوسفند ها را در حال چرا می بيند، از ذهنش عبور می کند که کاش گوسفند بود و فقط می چريد.
از تورم ادراک دور و برم است که بدل به انفجار شده ام، می شوم. مانده ام چرا تمامی ندارد.
ماندن با تفكرات كوهپايه ايي در ار ماشيني برگ خزاني را سبز هم خواهد ديد
مي بيند....
گوشه ي دلت دوبار نو
www.dobarenou.blogspot.com
www.moani.blogfa.com
اما اينجا توانم در حد رقصاندن انگشدانم روي دكمه كيبورد بود تا ثبت نگاهم را از دل نوشته تان بازگو سازم
فكر مي كنم گويا شما را در همسياگي نيوشا گلي پيدا كردم
گوشه ي دلتان دوباره نو
www.dobarenou.blogspot.com
www.moani.blogfa.com
ماندن با تفكرات كوهپايه ايي در زندگي ماشيني، برگ خزاني را سبز هم خواهد ديد.
مي بيند....
گوشه ي دلت دوبار نو
www.dobarenou.blogspot.com
www.moani.blogfa.com
BAHARAN sad ...
Ehsaaseh kheili ghavi va ghalameh tavaaniyi daari.
It is impressive.
Congratulation,
Ali
:-* namayeshgah ketab khasti beri shayad didamet nazdike unie mast ;)