Wings of Desire :-)
7.5.05
،يه عالمه حرفايی که خيلی هاشونو نميگی،يه عالمه آدمايی که واسه خودشون بی رحمانه قضاوت می کنند،و قضاوت با برداشت تو از آن بسيار متفاوت است.

هر چه قدر کلمه که هست،در ذهن بی چارت وول ميخورند و تو نمی دونی حرف کدوما رو گوش کنی. گمان کنم خودشونم گيج شدن ديگه،اما انگار خيلی ها مدت هاست کلمه اي به ذهنشون نيومد،چه راحت، هر چند که اين راحتی رو دوست ندارم،اما گاهی وقتا ميخوام برای زمانی،سفيد بشم،فکر کنم بدونم چی اوضاع رو منظم ميکنه،اما الان اصلاً زمانی برای اون نيست،اما حتماً بايد راهی باشه،به جز اونی که من فکر می کنم،

انگار کسی چيزی گفت و من نفهميدم،چه حيف،کی بود؟ فکر کنم رفته،چه حيف،کاش هيچ وقت نگم کاش.

از بيرون شروع ميکنی ميرسی به خودت،از خودت شروع ميکنی ميرسی به خودت،انگار اصلاً بيرونی وجود نداره،اگر تو هستی. در ها ی تو در تو،هر چه پيش تر،تاريک تر،گاهی پنجره اي به چشمت می خورد گاهی هم نه، گاهی روشن ميشود،اين همه رنگ،اين همه شکل،اين همه کلمه،شايد بايد باز طرحی بزنم، شايد هم حرفی.اما اين بار نه شايد هيچ.
1 Comments:
Anonymous Anonymous said...
Wonderful and informative web site. I used information from that site its great. » »