شاد مانی نقاش از شعر های هرمان هسه:آً
زمين ها غلّه می رويانند و آدم ها غلّه را به پول تبديل می کنند .
دشت ها را سيم های خار دار احاطه کرده اند،
حرص و مال اندوزی دوشادوش هم راه می روند
همه چيز بی حاصل و مسدود به نظر می آيد.
امّا اينجا،در نگاه من،
نظم ديگری از اشياء جاری ست؛
بنفش و بنفشه تا دور دست ها موج می زنند
آبشار ارغوانی از سرير خود فرو می ريزد،
و من آواز های معصوم کودکيم را ميخوانم.
زرد دوشادوش زرد،دوشادوش رنگ تند سرخ،می خرامد.
آبی آسمانی، جامه اي به رنگ گل سرخ به تن می کند
. نور و رنگ از جهانی به جهان ديگر می جهند،
قوس می زنند و در فضای عشقی جوشان طنين می اندازند.
روح بر همه چيز حکم می راند،
روح طبيب همه ی ناخوشی هاست،
سبزی در چشمه های تازه متولّد شده،نغمه می سرايد،
جهان تازه می شود و معنا می يابد،
و دل ها شادمانی و روشنايی را تجربه می کنند.
baba adabiyatet kheyli khafane ha
jaye ahsant dare , shere sepidi soroodi
basi hal kardim
asare az shoma bood dige , are hatman chon age asare kase digeyi biood zekr mishod
, vali nagofti chera baziha ke mizanan be tabiyat ba khodeshoon yek chiz mibaran ke goosh bedan ?
korkor117
byebye
منظورت رو از بخش دوم متوجّه نشدم،يعنی چی؟
kaf karde boodam ,
manzooram az ghesmate dovom? baraye fahmidanesh bayad berid commenthaye oon ghesmatto ke darbareye dooste naghashetoon neveshtin bekhoonid, ok?
[url=http://hpqiydtg.com/dayo/ruub.html]My homepage[/url] | [url=http://hugryjhc.com/seqp/csxk.html]Cool site[/url]
My homepage | Please visit
http://hpqiydtg.com/dayo/ruub.html | http://nqtlzank.com/nyaf/uuoi.html