آدم ها چند دسته اند
:به طور کلّی
آنها که سؤالی ندارند،و پاسخی هم ندارند.
آنها که پاسخ هاشان از سؤال هاشان پيش است،يعنی آنها برای پاسخ ها به دنبال سؤال می گردند.
آنها که سؤال دارند ،به دنبال پاسخ می روند و پاسخی شايسته ميآبند.
آنها که سؤال دارند،به دنبال پاسخ می روند و نميابند
آنها که سؤال دارند،برای پاسخ تلاشی نميکنند امّا ميآبند
آنها که سؤال دارند،تلاشی نميکنند و چيزی نميآبند
:))))))))
khob shayad hamasham ba ham beshe .... ya tarkibi az ooona mese do ta baham ... seh ta ba ham ...mmmm... kollan gofty chand dastan??? :)))))))
moteasefane ye daste az adamaro ja indakhtid
ye daste dige vojood daran ke :
ham soal nadaran ham pasokh nadaran , ham pasokh hayeshan az soalashan bishtr as ham soal daran ham be dombale pasokh migardand ha .....
age gofti i gorooh adama kiyan?
bale doroste , konkooriha
:)
korkor117
byebye
bileRman:
:))
احتمالاً از چند نوعش:
اونا که سؤال دارند،به دنبال پاسخ هستند و به
بعضی تا حالا رسيدند و به بعضی ها تا به حال خير،اونايی که سؤال دارند و بعضی وقت ها از بس که خوش شانسند
همين طوری(همين طوری همين طوری هم که نه،امّا خوب همين طوری،)(منظورم
با صرف انرژی کم تر،و استفاده از نيروهای محيط اطراف هست،که اين هوشمندی ميخواد،اينکه آدم ياد بگيره،
هيچ اشکالی نداره که از توانايی ها،تجارب و ... ديگران استفاده کنه،اين فقط يک تجربست،ميزان هوش مندی آدم ها
به توانايی شون در حل مسائل پيچيده ی رياضی يا ... خيلی مربوط نيست،هر چند که اين هم بخشی است،اما
حل مسائل علمی بيشتر اکتسابی و بر اساس تمرينه،اما آن که من ميگويم رابطه با ديگران،
هم خوب تمرينيست،نميدانم چرا فرق بينشان گذاشتم،اما خوب فرق دارند ديگه،و اين يکی يعنی
يک تجربه ی اجتماعی ،قطعاً چيز بسيار مهم تريست،به نظر من البته.)
و در آخر گروهی که به دنبال سؤالند ،پس از پاسخ،که آن بيشتر زمانيست که شما،(يا هر کسی)،
تمام هستی خود را،با تمام وجودش زندگی می کند.