لالايی ها ، افسانه ها،دروغ ها
بچّه ها! ميخوام براتون قصّه بگم
قصّه های تلخ و شيرين
از آدمای خوب،از آدمای بد،
چاه ها لالايی ها،افسانه ها و دروغ ها.
دخترا،بياين اينجا،کنار من
ميخوام آواز بخونم از آسمونای بی ابر و آفتابی
از پری های دريايی،چيزای بی ارزش،چيزای با ارزش
در لالايی ها،افسانه ها و دروغ ها.
لالايی ها،افسانه ها ، دروغ ها،دروغ ها.
لالايی ها،افسانه ها و دروغ ها
يه آواز ميخونم و بعد ميرم
با لالايی ها،افسانه ها و دروغ ها
شايد ناراحتتون کنم،
شايد شاد شايد هم اشکتونو در بيارم
امّا همين که رفتم ميگين کاش اينجا بود
با لالايی ها،افسانه ها و دروغ ها
حالا که اينطوره گيتارو بدين به من
به چشمای من نگا کنين
شما رو به جاها يی می برم که تا حالا نرفتين
با لالايی ها،افسانه ها و دروغ ها
لالايی ها،افسانه ها ،دروغ ها،دروغ ها
لالايی ها،افسانه ها و دروغ ها
يه آواز ميخونم و بعد می رم
با لالايی ها،افسانه ها و دروغ ها
متنی که خوندين اوّلين ترانه ی کتابی به همين اسم از عمو شلبی خودمه،اينو اون قبلاً نوشته ،امّا باور کنين من بهش گفتم اينا رو بنويسه،اصولاً منو عمو شلبی خيلی مثل هميم ،
آهااااای،دارم ترانه ای ميگم براتون از لالايی ها،افسانه ها،و دروغ ها، ميشنوين؟ لالاييه،ميشنوی؟! من لالايی دوست دارم، لالايی ،افسانه،...،راسته يا دروغه؟